خداحافظ نگو وقتی هنوزم میشه برگردی


نمیدونی چقدر سخته شب سرده فراموشی!


خداحافظ نگو وقتی هنوز درگیر چشماتم

خداحافظ نگو وقتی تو هر جا باشی همراتم

تو اون گرمای خورشیدی که میری رو به خاموشی

نمیدونی چقدر سخته شب سرده فراموشی!

شبی که کوله بارت رو میون گریه می بستی

یه احساسی به من میگفت هنوزم عاشقم هستی!

چرا حالت پریشونه چرا مایوس و دل سردی!؟

تو یادت رفته اون روزا یکی تنها کست میشد

خداحافظ که می گفتی خدا دلواپست میشد!

خدا حافظ نگو وقتی هنوزم میشه برگردی…

برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟


************************************

پی نوشت :

۱- دیگه دیره دارم میرم چقد این لحظه ها سخته
جدایی از تو کابوسه شبیه مرگ بی وقته
دارم تو ساحل چشمات دیگه آهسته گم میشم
برام جایی تو دنیا نیست تو اوج قصه گم میشم

۲- چشم من میگه تو رفتی اما قلبم میگه هستی …

Forlove

حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.

3 یک نظر

  1. tahmine پاسخ

    سلام خیلی دلم گرفته kasikeh ۱۴ سال گمش کردی بودم پیداش کردم والی alan 4 mahe keh mano ترکم کرده چیکار konam برگرده کمکم konid

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *