چه تو بهار چه تو خزون پس برگرد


برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟

گفتم که رفتنت یه روز
قاب دلم رو میشکنه
گفتی که این بخت تو بود
تقدیر تو شکستنه
هر وقت که بارون میزنه
تو رو کنارم میبینم
حس میکنم پیش منی
هنوزم عاشقترینم
گفتم بمون اون روز میاد
غصه هامون تموم میشه
گفتی اگه باهام باشی
لحظه هامون حروم میشه
هر وقت که بارون میزنه
تو رو کنارم میبینم
حس میکنم پیش منی
هنوزم عاشقترینم
وقتی رفتی همه دنیا رو سرم
انگاری خراب شد و دلم شکست
ساز من زانوی غم بغل گرفت
رفت و کز کرد گوشه ی اتاق نشست
هر وقت که بارون میزنه
تو رو کنارم میبینم
حس میکنم پیش منی
هنوزم عاشقترینم
از وقتی رفتی هیچکسی
هم درد و هم رازم نشد
هیچکسی حتی یه دفعه
هم غصه ی سازم نشد
رفتی ولی بدون هنوز
عاشقتم تا پای جون
دل بهاریم عاشقه
چه تو بهار چه تو خزون
پس برگرد……

Forlove

حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *